سه شنبه 16 اردیبهشت 1404
توضيحات بنر تبليغاتي
Nobitex Referral Campaign Banner

صندوق گروه مالی فیروزه

صندوق سرمایه گذاری فیروزه (ثبت شده) به تمام کدهای بورسی که امروز ثبت نام خودشون رو تکمیل کنند مقداری واحد صندوق ساحل پاداش میده !

کافیه وارد لینک زیر بشید , شماره موبایل و شماره ملیتون رو ثبت کنید , بقیه اطلاعاتتون رو خود صندوق از طریق سجام داره

مقدار پاداش محدوده و به دوستانی که زودتر وارد بشن تعلق میگیره

بعد ثبت نام , روی گزینه فعال سازی بالا صفحه بزنید تا پول بیاد تو حسابتون

کمتر از ۳ دقیقه وقت میبره !

لینک پاداش 👇👇👇

https://app.firouzeh.com

نویسنده : NetFars |

 
طنز / اعتراف های جدید و خنده دار
 

 اعتراف می کنم امروز داشتم دانلود می کردم
دیدم سرعت داره همینطور زیاد می شه تا سرعت به یک مگ رسید
داشتم سکته می کردم که یه مرتبه...
دیدم دارم حجم دانلود شده رو نگا می کنم

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

 اعتراف میکنم دیروز ماشین بابامو بردم تو شهر۴۰ هزارتومن جریمه شدم
بعد ظهرش بابام ماشینو برد تو شهر ۴۰ هزار تومن جریمه شده بود
مدیوننین اگه فکر کنیین من اون قبضو گذاشتم براش

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

اعتراف میکنم هر وقت که خودکار جدید خریدم انگیزم واس نوشتن بیشتر شده...
شما هم مثل من هستین؟؟

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

 اعتراف میکنم اون زمونا که از این نوشابه شیشه ای ها بود
یه روز خواستم یه شیشه که اضافه اومده بود رو بذارم تو در یخچال دیدم بلنده و جا نمی شه
درش آوردم یه کمش رو خوردم دوباره گذاشتم
و در کمال تعجب دیدم نه بازم جا نمی شه!

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

 اعتراف میکنم چند روز پیش فهمیدم زی زی گولو نمیگفته :
زی زی گوله تا به تا،می گفته: درازکوتاه تا به تا!!
اصلا بغض تو چشمام حلقه زد!
اصلا یه شکستی خوردم کمرم شکست!

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

اعتراف میکنم که:
وقتی که کوچولو بودم میترسیدم تو کامپیوتر موزیک ویدیو نگاه کنم !
اخه فکر میکردم الان خواننده منو میبینه!!!
خو دیوونه ام دیگه
چیه خل و چل ندیدی؟؟

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

ﺍﻣﺮﻭﺭ ﺗﻮ ﻣﺤﻠﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﺧﻮﺵ ﺭﻧﮓ ﭘﺎﺭﮎ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﺟﺎﺗﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ
ﮐﻮﺩﮎ ﻋﻘﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺧﻂ ﺧﻄﯿﺶ ﮐﻦ
ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : خاک برمخت,ﻧﺪﯾﺪ ﺑﺪﯾﺪﺍ ﺍﯾﻦﮐﺎﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻦ
ﮐﻮﺩﮎ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺍﻟﺤﺴﻮﺩ, ﻻ ﯾﺴﻮﺩ,لامرض
هيچى ديگه ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ باهم ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺑﻮﺩﻥ
که يهو ﺁﺧﺮ ﺳﺮ ﺧﺮ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﯾﻪ ﻟﮕﺪ ﺑﻬﺶ ﺯﺩ ﺻﺪﺍﺵﺩﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﮐﻠﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪيم فرار کرديم!!

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

اعتراف می کنم بچه که بودم فکر می کردم
این برچسب های تبلیغاتی که روی در خونه ها می چسبونن
یه چیزی توی مایه مدال ژنرالهاست و هر کی بیشتر داشته باشه وضعش بهتره
هی می رفتم برچسب همسایه ها رو می شمردم که یه وقت اضافه تر از ما نباشه !!!

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

 اعتراف میکنم از وقتی که رمز دوم عابر بانک بابام روفهمیدم
دیگه یه کارت شارژ نخریدم هیچ دارم پول تو جیبی هامم پس انداز میکنم

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

یه مدت جوگیر شده بودم جلو بابام پامو دراز نمیکردم
یه کم که با خودم فکر کردم دیدم قدیما خیلی کارا میکردن
ولی با پیشرفت علم دیگه اون کارارو نمیکن

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

یکی از بزرگترین آرزوهای من در دوران تحصیل :
کاش فردا بارون نیاد، آخه ما ورزش داریم...

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

اعتراف میکنم خیلی پیش بود خودمو به سرماخوردگی زدم که مدرسه نرم...
اما من هنوز موندم اون دکتری که منو معاینه می کرد و می گفت :
مریضی و چند جور قرص و دوا می نوشت تا خوب بشم
مدرکشو از کجا گرفته بود!

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم با داداشم توپ پلاستیکی رو که به زور واسم خریده بودن پاره کردیم ببینیم توش چه شکلیه !!!

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

 بچه که بودم وقتی کیوی میخوردم به اون قسمت وسطش که زرده می گفتم این موزه
بعد با کلی کشمکش با آبجی و داداش نصیبم می شد با ولع میخوردمش!!!!
خو چیه؟؟!!بچه بودم دااا!!

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

اعــــتراف میکــــنم وقتـــی بچـــه بــــودم انــــقده حســـودیـــم مـــیشد بـــه اون بچـه هایی
کـــه بلـــد بـــودن بـــا دوتـــا انگـــشتاشون ســــوت بزنـــن^

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

 اعتراف میکنم بچه بودم وقتی بارون میومد تو راه برگشت از مدرسه
با چکمه هام از جاهایی رد میشدم که آب بیشتری جمع شده بود
کلی هم ذوق میکردم که پاهام خیس نمیشه…
عجب روزایی بود..

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

ﻣﻦ ﺗﺎ ﺳﻮﻡ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ :
ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﯾﻪ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﭼﺎﺭ ﭘﻨﺞ ﺗﺎ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺩﺍﺭﯾﻢ
ﻭﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﺪﻭﻡ ﺩﻟﻢ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺑﺰﻧﻢ !

 

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

 

اعتراف می کنم سوم ابتدایی که بودم وقتی قرار بود سر کلاس مشق بنویسیم
دستمو خودکاری می کردم و به معلمم می گفتم خانم دستم خون اومده نمیتونم بنویسم
معلمم می گفت باشه ننویس
گودزیلایی بودمااا
ولی خدایی معلم هیچوقت به روم نیورد

 

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : طنز / اعتراف های جدید و خنده دار , اعتراف کردن , اعتراف میکنم ,

تاریخ : شنبه 08 آذر 1393 | نظرات (1) بازدید : 749

عکس هایی از ساختمان جالبی در نیاوران تاریخ : جمعه 12 اردیبهشت 1404
خواص و مضرات زردچوبه تاریخ : پنجشنبه 18 بهمن 1403
ترول سایپا تاریخ : جمعه 21 دی 1403
ترول تایپ تاریخ : جمعه 21 دی 1403
ترول اجسام شفاف تاریخ : جمعه 21 دی 1403
ترول شامپو خریدن دخترا و پسرا تاریخ : جمعه 21 دی 1403
ترول انعکاس صدای کوهستان تاریخ : جمعه 21 دی 1403
آخرین كلمات برخی افراد به نقل از عزرائیل ! تاریخ : جمعه 09 آذر 1403
هر آنچه که در مورد صلوات باید بدانید تاریخ : جمعه 09 آذر 1403
ترول دوش گرفتن با آب سرد تاریخ : جمعه 25 آبان 1403
قانون مدنی و اصلاحات بعدی تاریخ : جمعه 25 آبان 1403
تیروئید عصبی تاریخ : جمعه 27 مهر 1403
روانشناسی شکل امضا تاریخ : جمعه 27 مهر 1403
حالت چشم دانشجویان دختر و پسر تاریخ : دوشنبه 28 خرداد 1403
ماجرای طنز دختر مکزیکی و نامزدش ! تاریخ : دوشنبه 28 خرداد 1403
عکس انواع خر تاریخ : جمعه 04 خرداد 1403
عکس شجره نامه پادشاهان هخامنشی تاریخ : جمعه 04 خرداد 1403
عکس چهره دختر خانم ها بعد از بیدار شدن تاریخ : جمعه 28 اردیبهشت 1403
آموزش کاربردی چند ضد حال اساسی تاریخ : جمعه 28 اردیبهشت 1403
داستان کوتاه و خواندنی پیرمرد و دخترک تاریخ : جمعه 07 اردیبهشت 1403


فروشگاه اینترنتی
نت فارس
firefox
opera
google chrome
safari